عشق فقط خدا

دل نوشته های یک مسلمان

عشق فقط خدا

دل نوشته های یک مسلمان

عاشق واقعی

دوشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۲۹ ب.ظ

داستان زن و مرد فقیر اما عاشق واقعی هم


  یه زن و شوهر عاشق،اما فقیر سر سفره شام نشستند 


غذاشون خیلی مختصر و کم بود که یک نفر را به زور سیر میکرد 


مرد به خاطر اینکه زنش بیشتر غذا بخوره گفت بیا چراغ را خاموش کنیم


و توی تاریکی بخوریم زن قبول کرد چند دقیقه چراغها را خاموش کردند


ولی بعد که روشن کردند غذاها دست نخورده توی ظرف مونده بود.


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۳/۱۰/۲۲
  • ۱۳۹ نمایش
  • مهدی شیرزاده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی