عشق فقط خدا

دل نوشته های یک مسلمان

عشق فقط خدا

دل نوشته های یک مسلمان

حکمت خدا

سه شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۲۵ ق.ظ

حکمت خدا

سوره ی بقره آیه 216 : 

چه بسا چیزی را برای خودتان بد بدانید در حالی که آن چیز برای شما خوب است

و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید ولی برایتان بد است .

مولانا در بخشی از اشعار خود ماجرایی را بیان کرده : 

روزی عاقلی در بیابان فردی را می بیند که زیر درختی خوابیده و دهانش باز است .

ناگهان ماری وارد دهان او می شود . فرد عاقل آن شخص را بیدار می کند

و به او دستور می دهد که از سیب های زیر درخت

هر آنچه می تواند بخورد و مدام او را می دواند . 

آن شخص هم آن قدر سیب می خورد که تا دهانش سیب می شود . و مدام به فرد عاقل می گفت :

این چه کاری است که تو با من می کنی ؟ با کافر هم این کار را نمی کنند . 

مگر من با تو چه کرده ام که سزاوار چنین عذابی هستم ؟! 

خدا نکند کسی تو را ببیند و دچار تو شود ...

تا اینکه هر چه خورده بود را بالا آورد و همچنین ماری نیز بیرون آمد . 

وقتی آن شخص مار را دید تعجب کرد .

از حرفهایی که زده بود شرمسار شد و از فرد عاقل بسیار تشکر و عذر خواهی کرد .

سپس از آن مرد پرسید : 

خب چرا از اول نگفتی تا از تو گله و شکایت نکنم ؟ فرد عاقل پاسخ داد : 

اگر از ابتدا می فهمیدی که ماری وارد بدنت شده است

از ترس و ناامیدی می مردی و دیگر توان سیب خوردن و دویدن را نداشتی . 

مرد خجالت زده شد و فهمید که فرد عاقل جز خیر و خوبی او را نمی خواسته .

حال ما انسان ها چون حکمت خدا را در بسیاری امور نمی دانیم ، 

مدام گله و شکایت می کنیم و احساس نارضایتی داریم 

در حالی که چون برخی از حکمت های خدا از محدوده ی 

عقل ما خارج است از خدا فرار می کنیم 

درحالی که اگر می دانستیم خدا چقدر ما را دوست دارد و خوبی ما را می خواهد ، 

هیچ گاه دچار تردید و یأس نمی شدیم .

323536_4A6p9goE.gif

  • مهدی شیرزاده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی